نوشته های کوتاه من که در حدود چند خط و از هر چیزی ممکنه باشه رو اینجا میزارم. سعی میکنم این دسته رو زودتر از سایر موارد به روز کنم:)
چند روز پیش تو نیجریه بیشتر از ۳۰۰ نفر رو به خاک و خون کشیدن ولی صدایی از اون‌هایی که میگفتن من شارلی هستم درنیومد. صدایی از اون‌هایی که جلو سفارت فرانسه گریه میکردن و شمع روشن کرده بودن درنیومد. حتی صدایی از اون‌هایی که برای سگ‌ها تظاهرات کردن هم درنیومد!
اون‌هایی که تو فرانسه مردن که خوشگل چشم آبی بودن
ولی اینطور که به نظر میرسه اونایی که تو نیجریه به قتل رسیدن کمتر از توله سگ بودن!
احتمالا شما هم جمله‌ی آدم باید دلش پاک باشه رو زیاد شنیدید؟ یا شاید خودتون ازش استفاده می‌کنید!؟ معمولا وقتی صحبت از دین یا امور مرتبط با اون میشه، یکی از راه‌های در رفتن از دلیل و پاسخ این جمله هست!
پاک بودن دل رو شاید بشه به عنوان پیش نیاز ذکر کرد ولی قطعا نمیشه با این جمله منطق پشت دستورات دین رو زیر سوال برد! اگه قرار به این بود چه کاری بود این همه آدم هزار و چند صد سال معطل شدن! از اون اول میگفتن آقایون خانوما دلاتون رو پاک کنید که همه میرین بهشت! نماز و روزه و خمس و زکات و حجاب و … اینا همه الکیه، سرکار بودین!!
به هر حال هر چی به زوایای مختلف معانی‌ای که میشه از این جمله برداشت کرد فکر میکنم نمیتونم درک درستی ازش داشته باشم. اگه شما احتمالا از این جمله استفاده می‌کنید خوشحال میشم دلیل و منظورتون از گفتن این جمله رو بدونم شاید یکی از سوالام حل شه!
امروز بنا به دلایلی مجبور شدم از صبح تا همین الانش که دیگه شب شده تو فروم‌ها و سایت‌های مختلف دنبال انواع و اقسام جواب‌ها باشم. نکته ای که در اون بین توجه من رو به خودش جلب کرد اصرار برخی از نویسندگان به تشکر کردن خوانندگان ازشون بود. شاید بشه اسمش رو گذاشت گدایی تشکر!
نمونه این رو احتمالا تو شبکه‌های اجتماعی هم دیدید که همش دنبال جذب لایک و نظر و … هستن. هر چند داستان شبکه‌های اجتماعی متفاوت از آموزش هست.
آیا آموزش برای جلب نظر خواننده‌هاست!؟ یا شاید اصلا هدف جذب نظر اون‌هاست!؟
قبل از هر چیز تعریف استاندارد چیست؟ صفحه استاندارد در ویکی پدیا این چنین توضیح میدهد.
آنچه طبق قرارداد، سنت، یا قوانین نمونه ای برای سرمشق به کار می رود و اجرای آن قبول عام یابد. وضع قوانین و مقرارت برای تعیین کیفیت و مشخصات مطلوب یک کالا را استاندارد میگویند. استانداردها بر حسب گستردگی دامنه تحت پوشش، دارای پنج سطح کارخانه ای، شرکتی (جامعه ای)، ملی، منطقه ای و بین‌المللی هستند.
آیا میتوان برای هر چیزی که استاندارد نباشد از عبارت غیراستاندارد استفاده کرد؟ شاید در مورد کالاهایی که در روزمره استفاده می کنیم این نام گذاری صحیح باشد. من به شخصه ترجیح میدم از کالایی که دارای استاندارد ملی یا نمونه های دیگه بین المللی هست استفاده کنم. اصلا صحبت من در مورد کالاهای عمومی نیست! من میخوام در مورد حرفه خودم صحبت کنم.
آیا همیشه باید در چهارچوب تعیین شده کار کرد؟ اگه بیرون از چهارچوب های همیشگی کار کرد کار غیراستاندارد است؟ به نظرم در اینگونه موارد باید از کلمه سفارشی استفاده کرد. دوستم گرافیستم، صادق در مورد طرح های خودش صحبت میکرد و میگفت که من همیشه دوست دارم سفارشی کار کنم. همیشه ابعاد رو بهم میریزم و همیشه هم نتیجه مطلوبی گرفتم. چرا باید همه طرح ها در ابعاد تعریف شده باشه؟
دیروز که عبارت غیراستاندارد دوباره به گوشم خورد خواستم که این رو بنویسم که شاید بهتر باشه یکم وسیع تر نگاه کنیم و بعضی از قوانین دست و پا گیر این دنیا رو حداقل برای خودمون تغییر بدیم. البته منظورم بعضی از قوانین مربوط به شغلمون اونم در شرایط خاص نه قوانینی مثل راهنمایی و رانندگی یا قوانین شهروندی. امیدوارم برداشت سوء از این مطلب صورت نداشته باشین:)
قدری دورتر بنگر
او یکی از فرماندهان سپاه امام علی (ع) در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین، کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت و شانزده بار با پای پیاده به سفر حج رفت و به روایتی پدرش صحابی و از سران و شجاعان مردم کوفه بود.
وی در زمان حضرت علی (ع) جزء شیعیان و طرفداران حضرت بود و تمام دستورات امیران زمان خود را به طور کامل اطاعت کرد همچنین ابن حجر درباره او مى نویسد: در نماز جماعت حاضر مى شد و بعد از نماز توسّل مى کرد و مى گفت: خدایا! تو مى دانى که من فرد خوبى هستم، پس مرا بیامرز! او شمر بن ذی الجوشن بود…